پیام‌ها

پیام آیت الله العظمی مدرسی به همایش انجمن عمومی مسلمانان آمریکا

حضرت آیت الله العظمی سید محمد تقی مدرسی پیامی به همایش انجمن عمومی مسلمانان آمریکا صادر نمودند.

آیت الله العظمی مدرسی ضمن تاکید بر تأسیس حوزه‌های دینی در غرب، فرمودند: «ما باید برای تأسیس حوزه‌های دینی در غرب تلاش کنیم؛ حوزه‌هایی برای تربیت رهبران دینی و حتی مراجع تقلید بومی‌ای که بتوانند تصویری از آینده‌ی سازگار با نیازها و ویژگی‌های یگانه جامعه ترسیم کنند. این علما به واسطه پیوندهای محکم با همتایانشان در حوزه‌های علمیه اصلی میان جهان علوم دینی و متن غربی مدرن پل می زنند».

 

متن ترجمه پیام ایشان به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحيم

‎دانشمندان و رهبران محترم جوامع، فعالان مدنی و سیاسی، مهمانان و شرکت‌کنندگان گرامی همایش انجمن عمومی مسلمانان آمریکا، سلام علیکم.

‎از حوزه‌ی علمیه‌ی اسلامی شهر مقدس کربلا بر شما درود می‌فرستم و بهروزیتان را از درگاه خدا می‌طلبم. همچنین نسيم ملكوتی امام حسین را به شما می‌رسانم؛ مردی که در راه عدالت، آزادی و اصول الهی ایستادگی کرد و شهید اسطوره‌ایِ این عرصه شد؛ مردی که با برده‌ی مسیحی سیاهی که در راه دفاع از او جان داد همان‌گونه مهربانانه رفتار می‌کرد که با فرزند دلبندش. و از همین روست که مرقد شکوهمند او در شهر مقدس کربلا در اربعین، بزرگ‌ترین آیین زیارتی، کانون تجمع بیش از 20 میلیون نفر می‌شود.

دنیای کنونی دهکده جهانی

دنیای کنونی دهکده‌ای جهانی است و جوامع بیش از هر زمان دیگری در گذشته با یکدیگر پیوند دارند. هر قدر که دیوار بکشیم، باز هم همیشه پل‌های بیشتری ما را به یکدیگر وصل خواهند کرد. خوب یا بد، همه‌ی ما سرنشینان یک کشتی هستیم. بنابراین به چشم‌اندازی واضح برای آینده نیاز داریم و به نظریه‌های محکمی که در غلبه بر چالش‌های مشترک به کمکمان بیایند.

مسلمانان آمریکا ما کیستیم؟

در آغاز، از مسلمانان آمریکا می‌پرسم که ما کیستیم؟ بیگانگانی که در سرزمینی غریب زندگی می‌کنند یا جزئی از این ملت؟ آیا ما هویتمان را از یاد می‌بریم؟ یا همچنان با خاستگاه‌هایمان پیوند داریم؟ آیا درگیر مسائل داخلی زادگاه‌های دوردستمان هستیم و خود در انزوا زندگی می‌کنیم و از فرهنگ میزبانمان فاصله می‌گیریم یا این کشور را خانه‌ی همیشگی خود می‌دانیم؟

این سخن پیامبر اکرم معروف است که «خير الأوطان ما حملك»؛ بهترین خانه جایی است که پذیرای تو باشد. و از آن‌جا که این کشور فرصت‌هایی به شما داده است که در هیچ‌ جای دیگری نصیبتان نمی‌شدند، پس باید باور کنید که این‌جا برای همیشه خانه‌ی شماست.

اما دین ما و نقش بزرگی که در زندگی‌هایمان بازی می‌کند چه می‌شود؟ آیا به همه‌ی اجزای آن، چنان که در کشورهای اسلامی اجرا می‌شوند، پایبند هستیم؟ درباره‌ی مناسک و آدابی که شاید با این محیط سازگار نباشند چه؟ این‌ها پرسش‌هایی هستند که یا باید پاسخی برایشان بیابیم، یا خطر از دست دادن هویت و ارزش‌هایمان را بپذیریم.

فرق دین با فرهنگ جامعه

برای بیشتر مردم، دین با فرهنگ تنیده شده است. اما هرچند فرهنگ هم ارزش‌های خود را دارد، با دین فرق می‌کند. فرهنگ دستخوش تغییر است، اما ایمان الهی است و متعالی. حتی در چهارچوب دین، باید اولویت‌هایمان را مشخص کنیم و میان آنچه مهم است و آنچه مهمتر است فرق بگذاریم. بنابراین، ما می‌توانیم ــ‌ و اگر لازم باشد، باید ‌ــ اولویت‌بندی کنیم و برای حفظ چیزهای بزرگ‌تر از کوچک‌ترها چشم بپوشیم. جان کلام این که بعضی چیزها قاعده هستند و بعضی چیزها قاعده‌ی بنیادین.

روایتی می‌گوید که «من اشتغل بالمهم ضيَّع الأهم»؛ هر که دل‌مشغول آنچه مهم است شود، مهم‌ترها را از دست خواهد داد. مرز میان این دو بسیار باریک و ظریف است، چون هر کشوری شرایط یگانه و هنجارهای دستخوش دگرگونی خود را دارد، اما مراجع تقليد وفقها به یاری خدا می‌توانند این دو را از هم تشخیص دهند.

توانمند کردن زنان مسلمان

کلید کار تمرکز بر واحد خانواده، آموزش و اجتماع مسلمانان است. همچنين باید زنانمان را توانمند کنیم و همه‌ی منابع را در اختیارشان بگذاریم تا در جایگاه شایسته‌ی خود قرار گیرند و نه اعضای منفعل جامعه بل‌که رهبران نبردهای مشترکمان باشند و همچون بانوان قهرمانی مثل حضرت زینب، که زشت‌خوترین مستبد روزگارش را به چالش کشید و تخت سلطنتش را لرزاند و امپراتوری اهریمنیش را تنها با صدای اعتراضش ویران کرد.

تاکید به اجتماع مسلمانان در روزهای جمعه و اعیاد اسلامی

ما، علاوه بر ترویج ارزش گرد آمدن جامعه‌ی مسلمانان در روزهای جمعه و اعیاد، باید اعضای اجتماعمان را به تغییر مثبت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برانگیزیم. باید در حیات عمومی شرکت کنیم و شهروندانی خوب باشیم. باید همکاری را در همه‌ی سطوح تقویت کنیم و به کسانی که از نظر اجتماعی ‌ـ‌ اقتصادی فرودست‌تر هستند کمک کنیم تا به سطوح بالاتر بیایند و اعضای مولّد جامعه شوند.

تلاش برای تاسیس حوزه های دینی در غرب

ما باید برای تأسیس حوزه‌های دینی در غرب تلاش کنیم؛ حوزه‌هایی برای تربیت رهبران دینی و ــ‌ در بلندمدت‌‌ ــ حتی مراجع تقلید بومی‌ای که بتوانند تصویری از آینده‌ی سازگار با نیازها و ویژگی‌های یگانه‌ی جامعه ترسیم کنند. این علما، به واسطه‌ی پیوندهای محکم با همتایانشان در حوزه‌های علمیه‌ی اصلی، میان جهان علوم دینی و متن غربی مدرن پل می‌زنند.

کوتاه سخن این که جامعه‌ی مسلمانان را به تلاش برای إدغام مثبت در همه‌ی ابعاد زندگی در غرب زمين ــ‌ فرهنگی، سیاسی، و اقتصادی‌ ــ ضمن حفظ ارزش‌ها و سنت‌های دینیِ برگرفته از آموزه‌ها و سرمشق‌های اهل‌بیت فرا می‌خوانم. باید با جامعه‌ی مادر تعامل کنید.

همسایگان، همکاران و هم‌کلاسی‌های شما اعضای خانواده‌ی بشری هستند. به جای این که اقلیتی تلخ‌خو باشید، رهبر تغییر برای بهبود زندگی‌ همه‌ی اطرافیانتان شوید و برای تغییر مثبت بکوشید.

هدف پیامبر و اهل بیت خدمت به مردم نه سلطه گری

پیامبر اکرم و جانشینان پاک او هرگز خواهان سلطه گر شدن بر مردم نبودند، بلکه در پی خدمت به آن‌ها از طریق عدالت اجتماعی بودند. آن‌ها حتی وقتی به قدرت می‌رسیدند، از بهره‌گیری از مقامشان برای منافع شخصی پرهیز می‌کردند.

نحوه حکومت داری امام علی(ع) و پرهیز از تشریفات

امام علی علیه السلام، وقتی به رهبری ابرقدرتی جهانی شامل پنجاه کشور امروزی ــ‌ از مغرب در گوشه غربی آفریقا گرفته تا جمهوری داغستان روسیه در قلب آسیا ‌ــ رسید که بر هر دو امپراتوری روم و پارس چیره شده بود، از شهرش مدینه به پایتخت، کوفه، نقل مکان کرد. او در اولین سخنرانی عمومیش در مقام فرمانروا گفت که من فقط با دو پیراهن و یک قاطر این‌جا آمده‌ام. اگر در پایان دوره‌ی حکومتم با چیزی بیش از این‌ها ترکتان کردم، به شما خیانت کرده‌ام و این کاری است که هرگز نخواهم کرد.

او همچنین به فرماندارانش توصیه می‌کرد سخن مردم را بشنوند، درباره‌ی مسائل سیاسی با آن‌ها مشورت کنند و با همه، فارغ از نژاد یا کیش آن‌ها، رفتاری عادلانه و برابر داشته باشند. این جمله‌ی معروف او در گوش تاریخ طنین انداخته است که «مردم بر دو گونه‌اند: یا برادران دینی تو، یا همتایان انسانی تو.»

او هرگز زیر بار محافظ شخصی داشتن نرفت، چون می‌خواست همه‌ی مردم به او دسترسی داشته باشند. روزی مردی یهودی به كوفه آمد و درخواست کرد با حاکم دیدار کند. در کمال تعجب او، مردی را نشانش دادند که زیر درختی آسوده بود. نه نگهبانی در کار بود و نه قید و بندی امنیتی؛ فقط پیرمردی زیر سایه‌ی نخل خرما. مرد شگفت‌زده به امام علی گفت که «عدل كردی و براى همين در امنيّت هستی، چگونه است که هیچ هراسی از کشته شدن نداری؟» امام هم دشمنانی داشت، همان‌گونه که شما هم اگر همچون او از اساس با وضع فاسد موجود درمی‌افتادید داشتید؛ دشمنانی که رودرروی امام به او اهانت می‌کردند، اما امام ــ‌ مادامی که خودش تنها هدفشان بود و شهروندان در امان بودند ‌ــ آزادشان می‌گذاشت.

اما شاید شاخص‌ترین بُعد نظام حکومتی امام علی تعهد پایمردانه‌اش به تنگدستان، فرودستان و اقلیت‌ها بود. او مثل فقیرترین شهروندانش زندگی می‌کرد تا دردشان را درک کند و مفتون جاذبه‌ی افسونگر قدرت و ثروت نشود. او می‌گفت که «زر و نقره باید کسی دیگر را برای فریفتن پیدا کنند» و «مقامی که دارم نزد من از آب بینی بز بی‌ارزش‌تر است، مگر این که بتوانم آن را در خدمت احقاق عدالت برای مظلومان به کار گیرم.»
‎همین داستان‌های اسطوره‌مانند از شهامت اخلاقی امام علی وفرزند او امام رضا است که آنها را چنان جاودانه کرده است که ما، 1400 سال پس از رحلتشان، همچنان از آنها الهام می‌گیریم.

در فضای مسموم سرشار از نادانی و جهالت، جهان به اسوه‌هایی همچون آنها و رهبران دينى نیاز دارد که در برابر وسوسه‌های خودخواهانه مقاومت کنند و ارزش‌های جهانی عدالت، شفقت، مهر و برابری برای همه را محقق کنند.

والسلام
محمد تقی مدرّسی
كربلاى مقدس