بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
(المر تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ وَالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ وَلكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ؛
الف، لام، ميم، راء. اين است آيات كتاب، و آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، حق است، ولى بيشتر مردم نمىگروند). (رعد، ۱)
در آخرین روز جمعه ماه معظم شعبان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خطاب به مسلمین فرمودند: ماه رمضان فرا رسید، ماهی است که تمامی شما نزد خداوند دعوت شدید. (ضیافت الله)، این تعبیر بسیار پرمعناست. ضیافت الله یا همان مهمانی خداوند، خدای ارحم الراحمین، خدای رئوف و رحیم، خدایی که ما همواره در سایه نعمت او هستیم، مهمانی میدهد. هر مهمانی پذیرایی دارد. پذیرایی خداوند در ماه مبارک رمضان از مهمانان چیست و چگونه باید از این پذیرایی بهره حقیقی و بیشتر ببریم؟ در قرآن مجید در مورد ماه مبارک رمضان چند مطلب ذکر شده که میتواند همان پذیرایی حضرت حق از ما باشد.
مطلب اول:
خداوند میفرماید: (شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَبَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَالْفُرْقانِ؛ ماه رمضان [همان ماه] است كه در آن، قرآن فرو فرستاده شده است، [كتابى] كه مردم را راهبر، و [متضمّن] دلايل آشكار هدايت، و [ميزان] تشخيص حق از باطل است). (بقره، ۱۸۵)
ماه مبارک رمضان بهار قرآن است، ماه کتابی است که ما را هدایت میکند و راه حق را از باطل جدا میکند و شفیع ما است. (هُدىً لِلنَّاسِ وَبَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَالْفُرْقانِ) یعنی ماهی که اگر از آن بهره صحیح ببریم، از غلتیدن در باطل و ضلالت نجات مییابیم. فرقان یعنی جداکننده حق از باطل و خوب از بد است.
مطلب دوم:
ماه مبارک رمضان، ماهی است که در آن شب قدر است، شب قدری که به یک عمر میارزد. (لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ؛ شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است). (قدر،۳)
هزار ماه یعنی بیش از هشتاد سال که عمر طبیعی یک انسان است. ممکن است کسی در عمر خود حرکت و تلاشی کند و به نقطهای برسد، ولی دیگری با حرکت در شب قدر راه هشتاد ساله را بپیماید.
مطلب سوم:
پذیرایی دیگر در ماه مبارک، دعا است. (وَإِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ؛ و هرگاه بندگان من، از تو در باره من بپرسند، [بگو] من نزديكم، و دعاى دعاكننده را -به هنگامى كه مرا بخواند- اجابت مىكنم، پس [آنان] بايد فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان آورند، باشد كه راه يابند). (بقره، ۱۸۶)
خداوند به بندگان خود میفرماید: من از شما دور نیستم، دعا کنید و از من مطالب خود را بخواهید که به شما عطا میکنم.
مطلب چهارم:
روزهداری در ماه مبارک است. روزه در حقیقت و در عالم معنا بشر را از آتش جهنم بیمه میکند. (الصوم جُنة من النار؛ روزه سپر آتش جهنم است). (کافی، ج ۴، ص ۱۶۲)
روزه در عالم ظاهر صحت، سلامت، محبت، همبستگی با دیگران و دهها منفعت دیگر دارد.
اینها چهار نوع پذیرایی است که خداوند برای مهمانان خود در این ماه فراهم کرده است.
در مطالبی که در مورد آیات قرآن بیان میشود، گاهی مطالب پیچیده است. متأسفانه انسان امروزی راحتطلب شده است که همین امر باعث شده است مغز و تفکر انسان محدود میشود. با آمدن وسایل الکترونیک، فرهنگ غالب بشر دچار انحطاط شده است، دیگر کسی به مغز خود فشار نمیآورد که این بسیار خطرناک است. مانند کسی که مدتها در جای تاریک باشد و بینایی خود را از دست بدهد. کسی که تفکر و تعقل را کنار بگذارد و از مغز خود استفاده نکند، به کندی ذهن و نارسایی مغز مبتلا میشود و قدرت فهم و درک را از دست میدهد. از این جهت نباید همیشه به دنبال مسائل آسان باشیم.
مطالب اگر مقداری پیچیده باشد و نیاز به تفکر داشته باشد، خوب است. انسان مغز خود را به کار میگیرد. آیات قرآن بر این مطلب تأکید بسیاری دارد. (وَأَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ؛ و اين قرآن را به سوى تو فرود آورديم، تا براى مردم آنچه را به سوى ايشان نازل شده است توضيح دهى، و اميد كه آنان بينديشند). (نحل، ۴۴)؛ (لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ كِتاباً فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلا تَعْقِلُونَ؛ در حقيقت، ما كتابى به سوى شما نازل كرديم كه ياد شما در آن است. آيا نمىانديشيد؟) (انبیا، ۱۰)؛ (أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها؛ آيا به آيات قرآن نمىانديشند؟ يا [مگر] بر دلهایشان قفلهايى نهاده شده است؟). (محمد، ۲۴)
در آیات قرآن بسیاری از مسائل بیان شده است، ظاهر آیه بسیار واضح است ولی با دقت بیشتر درمییابیم که آیه لایههای دیگری نیز دارد که برای درک آنها نیاز به تفکر و تعقل است که به یاری خداوند میسر میشود. فرمودهاند قرآن اشارات، دلائل و لطایفی دارد. قرآن هفت لایه بلکه هفتاد بطن دارد.
سوره مبارکه رعد مانند بسیاری از سورههای دیگر قرآن کریم با حروف مقطعه آغاز میشود. (المر)
حروف مقطعه به شنونده انگیزه تفکر و تعقل میدهد. مفسرین مطالب بسیاری در مورد حروف مقطعه گفتهاند. قبلا اشاره کرده بودیم که شاید بهتر است حروف مقطعه را اشاراتی بین خداوند و اولیای خاص او تلقی کنیم. شاید بشر روزی به این نکته برسد که تمام حروف دو معنا دارد. یک معنای طبیعی و یک معنای وضعی. معنای طبیعی به این معنی که تمامی افراد در مورد معنای یک کلمه به یک نتیجه واحد رسیدهاند. یعنی کسی معنی را وضع نکرده است. معنای وضعی یعنی به صورت قراردادی معنا وضع شده است.
شاید در علم زبانشناسی روزی به این نکته برسیم اما در حال حاضر گذرا میگوییم که (الف) به معنی الله است و اشاره به ذات مقدس خداوند دارد. (لام) به معنی لا اله الا هو الحی القیوم است. لا شریک له، خدا هست و هیچ چیز و کسی شبیه به او نیست. شاید اشاره به صمد نیز داشته باشد. و اما (راء) شاید اشاره به رحمت و رأفت الهی باشد. خداوند رحمن و رحیم و رئوف است. یعنی ممکن است اشارهای باشد به اسماء حسنای الهی که منبع هر خیری است. خداوند ارحم الراحمین و غنی بالذات است. نیازی به ما نداشته بلکه انسان را خلق کرده که به او سود برساند. (عبدي خلقتك لتربح علي لا لأربح عليك؛ ای بنده من تو را آفریدم که به تو سود برسانم نه اینکه خود بهرهای ببرم). (شرح نهج البلاغه لابن ابي الحدید، ج ۲۰، ص، ۳۱۹). (وَما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ؛ و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند). (ذاریات، ۵۶)
خداوند به ما رحمت کرده، ما چیزی نبودیم و بدون رحمت او کاری نمیتوانستیم به سرانجام برسانیم. به عنوان مثال انسان چه منفعتی برای خورشید دارد؟ این خورشید است که به انسانها سود میرساند. خداوند خورشید و دیگر نعمتها را برای ما خلق کرده است. هر چه هست از اوست. نعمتهای بیشماری که برای انسان فراهم شده است به سبب رحمت و رأفت خداوند است. (وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها؛ و اگر نعمت[هاى] خدا را شماره كنيد، آن را نمىتوانيد بشماريد). (نحل، ۱۸)
این حرف (ر) به رحمت و رأفت اشاره دارد. حال این حروف به چه معناست؟ در ادامه میفرماید: (تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ) اینها آیات کتاب است. کدام کتاب؟ آیات چیست؟ اینجا بحث بسیار عمیق و ژرف است.
از نظر زبان عربی کتاب یعنی چیزی که ثابت است. در عالم خلقت، حقایق در یک کتاب است. حقیقت ثابت که دروغ و تخیل و تصور در آن نیست. کتاب حقایق را به انسان تعلیم میدهد که آیات است. کتاب یکی است و آیات متعدد است. هر دو یک حقیقت است. آنچه در قرآن میخوانیم، همان است که در حقیقت نیز وجود دارد. این معنایی است که برخی مفسرین ژرفنگر بیان کردهاند و به نظر دقیق است. این کتاب حقایقی دارد و خلاصه این حقایق همین حروف مقطعه است.
به نظر میرسد موضوع مهم سوره رعد این است که بشر باید فکر خود را وسیع کند و از زندان ذات و نفس رها شود. طبیعت و دنیای اطراف خود را ببیند و به واقعیت و حقیقت ماواری آنها برسد. اگر خورشید را میبیند، بگوید: سبحان الله. نیرویی که خورشید را خلق کرده ببیند. در همه چیز تأمل کند و قدرت خالق و تدبیر او را درک کند. از خلال دیدن نعمتها و خلقت خداوند به ماورا عبور کنیم. پیامبر اکرم(ص) شبها از خواب برمیخواستند، ستارگان را نظاره میکردند و میفرمودند: (رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ؛ پروردگارا، اينها را بيهوده نيافريدهاى؛ منزهى تو! پس ما را از عذاب آتش دوزخ در امان بدار). (آل عمران، ۱۹۱)
مؤمن همیشه و در هر زمان با عالم خلقت در ارتباط است، اما عالم خلقت او را مجذوب خود نمیکند چون به دنبال خالق است. زیبایی را میبیند، میگوید: ای خدای زیبا. عظمت را درک میکند، میگوید: ای خدای بزرگ. صحرای پهناور و دریای مواج را که میبیند، میگوید: سبحان الله. این ویژگی مؤمن است. شاید باید از این سوره این ویژگی را بیاموزیم. با دیدن حقایق به خداوند برسیم. وقتی خدا را شناختیم، خود را بهتر میشناسیم. وجدان ما روشن میشود، عقل به تکاپو میافتد، اینجاست که به قله درک و فهم میرسیم. ذکر خداوند را میگویم، شکرگزاری میکنیم. خداوند نیز در مقابل ما را یاد میکند. این مسیر یک طرفه نیست. خداوند به تعبیر ادعیه مختلف، جلیس الذاکرین است، یعنی همنشین ذاکرین. وقتی خداوند را یاد میکنیم او نیز ما را فراموش نمیکند و با ما خواهد بود. دیگر چه از این بیشتر میخواهیم؟ در دعای ماه شعبان میگوییم: (اظلني في ذراك؛ مرا در سایه رحمت خود قرار بده).
شاید این مورد اساسی سوره رعد باشد. کلمه رعد که حقیقتی طبیعی است به این اشاره دارد که طبیعت را ببینیم ولی آن را مقدس ندانیم بلکه پلی قلمداد کنیم که ما را به ماورای طبیعت برساند.
ماه مبارک رمضان ۱۴۴۲ هـ