دروس

تفسیر سوره مبارکه رعد – جلسه پنجم

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ

(وَفِي الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ وَجَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِيلٌ صِنْوانٌ وَغَيْرُ صِنْوانٍ يُسْقى بِماءٍ واحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَها عَلى بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ * وَإِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَ إِذا كُنَّا تُراباً أَ إِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ أُولئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَأُولئِكَ الْأَغْلالُ فِي أَعْناقِهِمْ وَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ؛ و در زمين قطعاتى است كنار هم، و باغ‌هايى از انگور و كشتزارها و درختان خرما، چه از يک ريشه و چه از غير يک ريشه، كه با يک آب سيراب مى‌گردند، و [با اين همه‌] برخى از آنها را در ميوه [از حيث مزه و نوع و كيفيت‌] بر برخى ديگر برترى مى‌دهيم. بى گمان در اين [امر نيز] براى مردمى كه تعقّل مى‌كنند دلايل [روشنى‌] است. و اگر عجب دارى، عجب از سخن آنان [=كافران‌] است كه: «آيا وقتى خاک شديم، به راستى در آفرينش جديدى خواهيم بود؟» اينان همان كسانند كه به پروردگارشان كفر ورزيده‌اند و در گردنهايشان زنجيرهاست، و آنان همدم آتشند و در آن ماندگار خواهند بود). (رعد، ۴-۵)

انسان برای تکامل در درجات یقین و رسیدن به اوج ایمان کامل به حقایق کبری باید از آیات و  بصیرت‌های قرآن استفاده کند. اینطور نیست که فقط بصیرت‌ها را درک کنیم، بلکه باید از آن‌ها استفاده کنیم. کسانی هستند که به شنیدن سخنرانی و مباحث مذهبی اکتفا می‌کنند در صورتی که این کافی نیست. باید آنچه می‌شنوند را در متن زندگی پیاده کنند.

قرآن کریم حقیقتی را بیان می‌کند که اگر در آن دقت کنیم می‌توانیم به درجات یقین نائل شویم. می‌فرماید: خاک و آب و هوا یکی است، اما این تنوع عجیب در خلقت از کجا نشأت می‌گیرد؟ هر مخلوقی خصوصیاتی دارد که اگر با دقت بنگریم با نیازها و مذاق انسان و دیگر مخلوقات هماهنگ است. این چه قدرتی است؟ هزاران پدیده و موجود وجود دارند که برای انسان ناشناخته هستند. هر کدام برای هدفی خلق شده‌اند. از اشارات قرآن به عنوان کلید دستیابی به حقایق استفاده کنیم. در سیر زندگی به تنوع و تعدد همه چیز دقت کنیم. و از این گوناگونی‌ها به قدرت خداوند پی ببریم.

خداوند می‌فرماید: روی زمین قطعاتی مختلف ‌و نزدیک به هم (قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ) و درختان و باغ‌هایی مختلف (وَجَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِيلٌ) وجود دارد، که از یک آب آبیاری می‌شوند ولی هر کدام یک ویژگی دارند (صِنْوانٌ وَغَيْرُ صِنْوانٍ يُسْقى بِماءٍ واحِدٍ). و برخی بر دیگری برتری دارند (وَنُفَضِّلُ بَعْضَها عَلى بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ).

این‌ها نشانه است، ولی شرط استفاده از آن به کار بردن درست عقل است (إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ). با وجدان و فطرت پاک و عقل سلیم باید حقایق را ارزیابی کرد.

(وَإِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَ إِذا كُنَّا تُراباً أَ إِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ). پیغمبر اکرم و شما که قرآن را تلاوت می‌کنید باید از این متعجب شوید که برخی با وجود دیدن آیات خداوند و برهان‌های محکم می‌گویند: آیا بعد از اینکه خاک شدیم دوباره زنده می‌شویم؟

خدایی که از ابتدا از هیچ، انسان را خلق کرد آیا نمی‌تواند دوباره او را زنده کند؟

(وَضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَنَسِيَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَهِيَ رَمِيمٌ؛ و براى ما مَثَلى آورد و آفرينش خود را فراموش كرد؛ گفت: «چه كسى اين استخوانها را كه چنين پوسيده است زندگى مى‌بخشد؟»). (یس، ۷۸)

(فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ) سخن کسانی که تشکیک می‌کنند عجیب است چون با مبانی عقل سازگار نیست. خدایی که آسما‌ها و زمین را خلق کرده آیا نمی‌تواند انسان را دوباره بازآفرینی کند؟

خداوند در اینجا سه نکته را بیان می‌کند. می‌فرماید: اساس انکار و کفر این گروه، نشناختن خداست. اساسا به خداوند کافر هستند (أُولئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ). این‌ها خداوند و قدرت و عظمت او را نشناخته‌اند.

ربوبیت از تربیت و پرورش گرفته شده است. خداوند نطفه کوچک را در مراحل مختلف پرورش داد تا به یک انسان کامل تبدیل شد. اگر این رشد مرحله به مرحله خود را دقت می‌کردند، کفر نمی‌ورزیدند. اگر ایمان کامل و درست باشد هیچ‌گاه این سؤال پیش نمی‌آید که چگونه خداوند ما را آفرید.

نکته دوم این است که دلیل کافر شدن این‌ها اسارت در بندهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است. به دلیل غلبه فرهنگ غلط و فشارهای مختلف، عقل را به کار نمی‌گیرند و آزادی اندیشه ندارند. مبهوت باورهای غلط شده‌اند و در برابر فشارها تسلیم گشته‌اند. از این رو آخرت را انکار می‌کنند. چون اسیر جهل هستند و خداوند را نشناختند (وَأُولئِكَ الْأَغْلالُ فِي أَعْناقِهِمْ).

به همین دلیل از اهل جهنم خواهند بود (وَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ).

از این مطلب استفاده می‌کنیم که اگر انسان خود را از بندها و فشارها آزاد نکند و تسلیم فرهنگ و قدرت غلط شود، عاقبت از اهل جهنم می‌شود. بنابراین شرط بهشتی شدن، آزاداندیشی و استقامت است.

(هُمْ فِيها خالِدُونَ) تا ابد در جهنم عذاب می‌کشند چون وجود آن‌ها بهشتی نیست. شرط بهشتی شدن ایمان به آخرت است.

از مجموع آیه استفاده می‌کنیم که انسان راهی ندارد مگر دقت و تأمل در آیات خداوند و حقایق عالم خلقت تا به یقین برسد. باید عقل و فطرت را به کار گیریم و خود را از جهالت نجات دهیم.

امام حسین علیه السلام در فرازی از دعای عرفه می‌فرمایند: (وَاَسْئَلُكَ اَللّهُمَّ حاجَتِىَ الَّتى اِنْ اَعْطَيْتَنيها لَمْ يَضُرَّنى ما مَنَعْتَنى وَاِنْ مَنَعْتَنيها لَمْ يَنْفَعْنى ما اَعْطَيْتَنى اَسْئَلُكَ فَكاكَ رَقَبَتى مِنَ النّارِ، و از تو اى خدا درخواست كنم حاجتم را كه اگر آنرا به من عطا كنى ديگر هرچه را از من دريغ كنى زيانم نزند و اگر آنرا از من دريغ دارى ديگر سودم ندهد هرچه به من عطا كنى و آن اين است كه از تو خواهم مرا از آتش دوزخ آزاد گردانى).

مهم رهایی از آتش جهنم است، در ماه مبارک رمضان تلاش کنیم خود را از آتش جهنم نجات دهیم.

ماه مبارک رمضان ۱۴۴۲ هـ