دروس

تفسیر سوره مبارکه رعد – جلسه پانزدهم

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

(وَالَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ * جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالْمَلَائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بَابٍ * سَلَامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ)؛ «و كسانى كه براى طلب خشنودى پروردگارشان شكيبايى كردند و نماز برپا داشتند و از آنچه روزيشان داديم، نهان و آشكارا انفاق كردند، و بدى را با نيكى مى‌زدايند، اینانند که فرجام نیک آن سرای، ویژه آنان است. [همان‌] بهشت‌هاى عدن كه آنان با پدرانشان و همسرانشان و فرزندانشان كه درستكارند در آن داخل مى‌شوند، و فرشتگان از هر درى بر آنان درمى‌آيند. [و به آنان مى‌گويند:] درود بر شما به [پاداش‌] آنچه صبر كرديد. راستى چه نيكوست فرجام آن سراى». (رعد، ۲۲-۲۴)

پیرامون بحث‌های گذشته نسبت به جزای حسنای کسانی که دعوت پیامبران را استجابت کردند و به فرمایشات رسل لبیک گفتند، خداوند بیان می‌کند که جزای آن‌ها چیست. 

در حقیقت بسیاری از نعمت‌های الهی آرزوهای ماست، ولی بعضی از نعمت‌ها مانند نعمت جاودانگی که قابل تحقق در این دنیا نیست، حتی در افق آرزوهای ما نمی‌گنجد. نعمت‌های بهشت این چنین است.

روزی شخصی نزد پیامبر آمد و گفت طوبی چیست؟ حضرت فرمودند درختی است در بهشت.  بنده اضافه می‌کنم طوبی بهترین زندگیست و تجسم این نوع زندگی، همان درختی است که پیامبر فرمودند.

محدث قمی در مفاتیح الجنان در مقام بحث در مورد ماه معظم شعبان، شجره طوبی را مقداری شرح می‌دهد.

حضرت فرمودند اگر کسی از جوانی تا پیری بر شتری بسیار تندرو سوار شود، نمی‌تواند اطراف این درخت بچرخد. خداوند به این درخت روح داده و هر کس هر چه از این درخت بخواهد به او می‌دهد که قابل تصور نیست.

این را نمی‌توانیم درک کنیم، از این جهت در آیات پیرامون بهشت دو هدف وجود دارد:

هدف اول اینکه به این نتیجه برسیم که می‌توانیم به فضل خدا به جایی برسیم که از این نعمت‌ها برخوردار باشیم و می‌توانیم در بهشت مهمان خدا باشیم.

هدف دوم این است که واقعاً روح ما در این سطح باشد که دنبال این نعمت‌ها باشیم. در آن صورت نعمت‌های دنیا برای ما کمرنگ می‌شود. همانطور که اگر مؤمن به جهنم و عذاب آخرت توجه داشته باشد، دنیا برای او کمرنگ می‌شود و می‌گوید هرچه باشد گذراست و آن آتشی که خداوند برای عذاب خلق کرده گذرا نیست.

نعمت‌های دنیا و نیز مشکلات دنیا مؤمن را فریب نمی‌دهند و صبر می‌کند. مؤمن بر سه چیز صبر می‌کند: صبر بر مصیبت، صبر بر طاعت و صبر از معصیت. صبر می‌کند زیرا بهشت برای او جلوه کرده است، از جهنم می‌ترسد و خدا را دوست دارد.

(لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ). دار یعنی خانه و جایی که انسان در آن زندگی می‌کند و از نظر مؤمن دنیا خانه نیست و مانند پلی است که باید از آن عبور کرد و خانه اصلی آخرت است.

(جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا) بهشت همیشگی است. عدن یعنی باقی. معدن را معدن می‌گویند چون هر چه در آن است محفوظ و باقی است.

(وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالْمَلَائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بَابٍ). خودشان، نیاکان و اجدادشان، همسران و اولادشان همگی وارد بهشت می‌شوند. در اینجا دو بحث مطرح است: اولاً اینکه چرا جمع می‌شوند؟ در حقیقت خوشی انسان به این است که عزیزانش در ناز و نعمت باشند. یکی از بهترین نعمت‌های بهشتی معاشرت و همنشینی بین بهشتیان است.

دوماً مؤمن آنقدر نزد خدا ارزش دارد که اگر فرزندان و عزیزانش در بهشت در درجات پایین‌تر از او باشند، آن‌ها را نزد او می‌آورد. این نوعی شفاعت است که خداوند به مؤمن می‌دهد.

(وَالْمَلَائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بَابٍ). ملائکه نعمتی دیگر برای انسان می‌آورند، نعمتی که به روح انسان ارتباط دارد. اولین کلامشان به انسان سلام است. خداوند فرموده (مِنْ كُلِّ بَابٍ) برای این است که هر عمل صالحی که مؤمن انجام دهد، دری از درهای بهشت است.

(سَلَامٌ عَلَيْكُمْ) یعنی خوش آمدید و دیگر از چیزی نهراسید. بیماری و بدی اینجا وجود ندارد و برای اینکه در دنیا صبور بودید، ایمن هستید. (بِمَا صَبَرْتُمْ).

در آیات گذشته صفات مختلفی برای مؤمن ذکر شد، نماز، انفاق، احسان در برابر بدی و… اینجا فقط صبر ذکر شده است زیرا امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: «عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ، فَاِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الاِْیمانِ کَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَلا خَیْرَ في جَسَد لا رَأْسَ مَعَهُ، وَلا في ایمان لا صَبْرَ مَعَهُ؛ شما را به صبر سفارش مى‌کنم؛ زیرا صبر نسبت به ایمان همچون سر است نسبت به بدن، [همان گونه که] جسم بى سر ارزشى ندارد، ایمان بدون صبر و شکیبایى نیز بى‌ارزش است». (نهج البلاغه، کلمه قصار ۷۹)

کامل کننده اعمال خیر، صبر است. برای مؤمن بودن در برابر ناملایمات زندگی باید صبر داشت.

چون مؤمن در دنیا صبور بوده است، در آخرت مشکلی ندارد. 

(فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ) چه جای خوبی آمدید و چه انتخاب خوبی کردید. مؤمنین این را می‌دانند، ولی سلام گفتن ملائکه باعث خشنودی آن‌ها می‌شود.

اگر بخواهیم آیات ۱۸ تا ۲۴ را جمع‌بندی کنیم به این نتیجه می‌رسیم که یک لحظه استجابت و لبیک به دعوت الهی منجر به حسن عاقبت می‌گردد. خداوند می‌فرماید حق را قبول کردند، دارای بصیرت شدند، وفای به عهد کردند، به دستورات الهی عمل کردند، نماز خواندند و صبر کردند، بنابراین در خاتمه (سَلَامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ).

ماه مبارک رمضان ۱۴۴۲ هـ ق