امام رضا علیه السلام همچون اجداد خود به دنبال هدایت امت بود. حضرت حکومت جاهلیتی را که عباسیان به نام اسلام بنیان نهاده بودند، مردود شناخت و آن را حکومتی غاصب، ستمگر و فاسد معرفی کرد. حال این سؤال مطرح میشود؛ پس چرا حضرت ولایت عهدی مأمون را پذیرفت؟
پیش از پاسخ به این سؤال ابتدا باید بدانیم چه عواملی مأمون را واداشت تا چنین اقدام جسورانهای انجام دهد.
شرایط سیاسی آن دوران و قیامها و مخالفتهایی که در قلمرو حکومت عباسیان وجود داشت، حکومت مأمون را تهدید میکرد. در واقع مأمون برای باقی ماندن در مسند حکومت و حفاظت از خلافت عباسی دست به این کار زد. امام رضا (ع) نیز برای حمایت از جنبش مکتبی و تحمیل شیعیان بر حکومت، ولایتعهدی را پذیرفت. البته امام رضا (ع) شرط پذیرش ولایتعهدی را این قرار داد که به هیچ وجه در کارهای حکومتی دخالت نکند. این امر موجب شد تا حکومت نتواند کارها را به نام امام پیش ببرد و یا از آن حضرت کسب مشروعیت کند.
برای جهانیان و در تاریخ تا ابد روشن شد که حضرت به هیچ وجه حکومت بنیعباس را مشروع نمیدانست. علاوه بر اینکه امام رضا (ع) از همان روزهای نخستین ولایتعهدی از هر فرصت کوچک برای گسترش فرهنگ وحی سود میجست و اعلام میکرد که از دیگران به خلافت سزاوارتر است.
داستان آماده شدن امام برای برگزاری نماز عید که نظام را با بیم و هراس مواجه کرد، خود گواه دیگری است بر آنکه امام فرصتی را از دست نمیداد مگر آنکه از آن برای اعلان دعوت خویش و اینکه وی به خلافت از بنیعباس سزاوارتر و شایستهتر است، بهرهبرداری میکرد.
برگرفته از کتاب: هدایتگران راه نور – زندگینامه چهارده معصوم (ع)
به قلم: آیت الله العظمی سید محمدتقی مدرسی
ترجمه: محمدصادق شریعت